الگوی «مقاومت اسلامی» مبتنیبر انسانشناسی علامه طباطبایی و شهید مطهری

2019 
این مقاله به دنبال ارائۀ الگویی از مقاومت اسلامی مبتنی‌بر مبانی انسان‌شناختی علامه طباطبایی و شهید مطهری است. اهمیت این موضوع از آنجاست که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سطح منطقه‌ای، گفتمانی به اسم مقاومت نمود پیدا کرد اما کمتر از بعد انسان‌شناسی فلسفی به آن پرداخته شده است. این مقاله به روش اسنادی، مباحث انسان‌شناختی را در پرتو نظریۀ اعتباریات در آثار این دو فیلسوف معاصر بررسی کرده است، سپس براساس آن، کنش‌گری انسان‌ها را در نظریۀ تشکیل جامعه و دولت ایشان نشان می‌دهد و در طرحی نوآورانه، با تعمیم نظریۀ تشکیل جامعه و دولت این دو اندیشمند به عرصۀ روابط بین ملت‌ها و دولت‌ها، الزام‌های تشکیل یک دولت جهانی و دلایل ناکامی بشر در رسیدن بدان را مشخص می‌کند و الگویی از روابط سه‌گانۀ استثماری، کارکردی و هویتی را به‌عنوان مدل جایگزین تعاملات بین‌المللی تبیین می‌کند. در این میان، الگوی تعامل دولت اسلامی براساس روابط سه‌گانۀ مذکور با سه دستۀ مختلف از بازیگران فراسرزمینی (استثمارگران، بازیگران هم‌هویت و غیرهویت) در پرتو قاعدۀ «نفی سبیل» و برآورده‌ساختن چهار نیاز اساسی بشر به‌عنوان الگوی مقاومت اسلامی، ارائه می‌شود.
    • Correction
    • Source
    • Cite
    • Save
    • Machine Reading By IdeaReader
    0
    References
    0
    Citations
    NaN
    KQI
    []