نشانهشناسی گفتمانی ادبیات پایداری در غزلیات حافظ
2019
کوششهای گفتمانی حافظ برای بازنمایی گفتمان استعلایی عصر، و پایداری در مقابل نظام معنایی و کنشگران آن، با هدف غیریتسازی و مشروعیتزدایی، ذیل الگوی گفتمان پایداری، قابل تبیین است. این مقاله میکوشد تا با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی به بررسی گفتمانی ادبیات پایداری در غزلیات حافظ، بر مبنای نظریه گفتمان لاکلائو و موف و الگوی نشانهشناسی گفتمانی سلطانی، بپردازد. در این شیوه، دیوان غزلیات حافظ از منظر متن، بینامتنیت و بافت مورد بررسی قرار گرفته است. مسئله مقاله این است که نظامهای گفتمانی بازنمایی شده در متن کدامند و چه نسبتی با گفتمان پایداری دارند. بر اساس این روش، روشن شد که چهار خردهگفتمان: حاکمیتی، پایداری، عرفان و تصوف در متن حضور دارند و عمده نزاع معنایی متن، حاصل تقابل خرده گفتمان پایداری با گفتمان هژمونیک حاکمیت وقت و گفتمان تصوف رسمی است. با توجه به قراین متنی، خردهگفتمان پایداری در تعامل با خردهگفتمان عرفان است. خردهگفتمان تصوف نیز در این دوره، همسو با حاکمیت وقت، در عرصههای مذهبی، سیاسی و اجتماعی حضوری فعال دارد. بازنمایی ویژگیهای هویتی طبقات سیاسی- اجتماعی مرتبط با گفتمان حاکم، با هدف تاثیرگذاری بر ذهن سوژه، از کوششهای گفتمانی صاحب اثر است که در مجموع منجر به تبیین چهره قدرت و هویت گفتمانی آن شده است.
- Correction
- Source
- Cite
- Save
- Machine Reading By IdeaReader
0
References
0
Citations
NaN
KQI