مطالعهی برهمکنش قلمرو حکومت و اندیشه سیاسی در اوایل دوره ساسانی

2018 
جغرافیای سیاسی در هر دوره ی زمانی از عوامل مؤثر بر نوع حکمرانی بوده است. امپراطوری ساسانی منطبق با وضعیت جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتک ، نوعی از اندیشه‌ی سیاسی را ارائه داده است که از رهگذر آن منافع امپراطوری عظیم ساسانی تأمین می‌شده است. پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به این سئوال است که؛ ساسانیان چگونه و بر پایۀ چه مولفه‌هایی فضای جغرافیایی فلات ایران را سازماندهی کرده اند؟ و نوع سازمان‌دهی فضای جغرافیایی آنها چه تأثیری بر اندیشه سیاسی آن‌ها داشته است؟ به لحاظ روش‌شناسی داده‌های این پژوهش، با روش کتابخانه‌ای گردآوری شده و اطلاعات با روش تحلیلی تفسیر شده‌ است. نتایج تحلیل ها نشان می‌دهد، در دوره اردشیر اول، جغرافیای فلات ایران به یکپارچگی دست نیافته و بسیار آشفته بوده است، بنابراین نمی‌توان از تمرکز‌گرایی در این دوره سخن گفت. با توسعه قلمرو در دوره شاپور اول، حوزۀ جغرافیایی براساس سه لایه جغرافیایی، شامل: مناطق همگرا و واگرا (ایران-شهر) و مناطق خارج سه لایه جغرافیایی ایران یعنی انیران تقسیم‌بندی شده و اندیشه سیاسی تسامح‌گرایانه بوده است. از سال273میلادی با از دست رفتن مناطقی از حوزه‌ی جغرافیایی ایران، نهاد سیاسی بر اساس اندیشۀ ‌ملی‌گرایانه بر پایۀ دین زرتشتی شکل یافته و هژمونی بدست آمده در دوره اردشیر اول و شاپور اول با سرکوبی سایر ادیان که نقش برجسته‌ایی در مسائل ژئوپلیتیک منطقه بازی می کردند، با افول سیاسی مواجه شده است.
    • Correction
    • Source
    • Cite
    • Save
    • Machine Reading By IdeaReader
    0
    References
    0
    Citations
    NaN
    KQI
    []