نگاهی به دلایل جامعهشناختی نابودی زبانها
2010
از زمانهای بسیار دور زبانها به دنیا آمدهاند، زیستهاند و از میان رفتهاند. اما امروزه با سرعتی بیسابقه در حال نابودیاند. اکنون در جهان در هر سال ده زبان خاموش میشود و زبانشناسان پیشبینی میکنند اگر این روند ادامه یابد؛ نود درصد زبانها تا سدهی آینده رو به خاموشی خواهند رفت. از آنجایی که فرهنگ وابسته به زبان است، با زبان شکوفا میشود به حیات خود ادامه میدهد و منتقل میشود؛ با مرگ هر زبان فرهنگ وابسته به آن نیز در معرض نابودی قرار میگیرد. از سوی دیگر هر زبانی سازگاریهای ضروری با شرایط ویژهی اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی را برای گویشورانش فراهم کرده و امکان شناخت هستی از دریچهای ویژه را برای آنها میسر میسازد. لذا مرگ زبانها به مثابه نابودی همهی این امکانهای ضروری برای حیات اجتماعی و تداوم فرهنگ است.
در این مقاله سعی شده به نابودی زبانها به عنوان یک مسئلهی مهم فرهنگی و دلایل آن پرداخته شود. جهت بررسی از روش اسنادی و کتابخانهای (با مراجعه به افکار و نظریههای زبانشناسان و پژوهشگران حوزهی مردمشناسی و جامعهشناسی زبان) استفاده گردیده و به ویژه تحولات سده و دهههای اخیر (در زمینه مرگ زبانها) در تمام جوامعی که با این مسئله رو به رویاند مد نظر قرار گرفته است.
نتیجه به دست آمده نشان میدهد که در نابودی زبانها عوامل عدیدهای دخیلند که دارای ابعاد روانشناختی، جغرافیایی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی بوده و از جنبههای خرد مانند میزان علاقهی فردی کاربران به حفظ زبان مادری گرفته تا جنبههای کلان مانند کاهش جمعیت گویشوران، عوامل طبیعی، استعمار، جهانی شدن، نقش دولتهای ملی و ... را شامل میباشد. بنابراین حل این مسئله تلاشها و دگرگونیهایی همه جانبه را در عرصههای خرد و کلان طلب میکند.
- Correction
- Source
- Cite
- Save
- Machine Reading By IdeaReader
0
References
0
Citations
NaN
KQI