نهادها و رشد اقتصادی (تحلیلی بنیادین از موانع نهادی رشد-اقتصادی کشور ایران در زمان پهلوی دوم)

2021 
یکی از الگوهای نظری رایج برای فهم ریشه‌های تاریخی توسعه‌نیافتگی جوامع گوناگون، نظریه نهادگرایان جدید درباره‌ی بهبود کیفیت نهادی است که بر منشأهای بنیادین رشد‌اقتصادی تأکید دارد. بر اساس این نظریه، نهادهای سیاسی و اقتصادی به دو دسته نهادهای فراگیر و بهره‌کش تقسیم می‌شوند که عامل اصلی تفاوت در موفقیت اقتصادی جوامع گوناگون می‌باشند. جوامع دارای نهادهای فراگیر با حرکت به سوی چرخه‌های تکاملی، رشد و توسعه اقتصادی را تجربه خواهند کرد؛ اما جوامع دارای نهادهای بهره‌کش با حرکت به سوی چرخه‌های شوم، در بلندمدت دچار عقب‌افتادگی و افول می‌شوند. در این پژوهش سعی خواهد شد با بهره‌گیری از نظریه بهبود کیفیت نهادی، عملکرد اقتصادی کشور ایران در عصر پهلوی دوم (از سال 1320 تا سال 1357) مورد واکاوی قرار گیرد. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که در اوایل این دوران به دلیل نزاع بر سر قدرت و ایجاد شرایط نظم با دسترسی محدود شکننده ، نهادهای سیاسی بهره‌کش در سایه خشونت تولید و اشاعه یافتند؛ اما پس از شکست دولت مصدق، ائتلاف حاکم به پشتوانه درآمدهای نفتی و کمک‌های خارجی به منظور حفظ بقای خود از ابزار سرکوب استفاده نمود تا نهادهای سیاسی بهره‌کش به حیات خود ادامه بدهند.
    • Correction
    • Source
    • Cite
    • Save
    • Machine Reading By IdeaReader
    0
    References
    0
    Citations
    NaN
    KQI
    []