تحلیل پدیدارشناسانۀ ادبیّات مقاوت با تکیه بر رمان پل معلّق

2018 
این پژوهش به نقد و تحلیل پل معلق،یکی از برجسته‌ترین رمان‌های مقاومت ایران، اثر محمدرضا بایرامی می‌پردازد. تحلیل پدیدارشناختی قصد دارد با نگاهی نوئماتیک (noematic) به رمان، به حقیقت هنری نهفته در آن دست یابد و با نفوذ در ژرف‌ساخت‌های ذهن نویسنده، که  در قالب مضامین و انگاره‌های متن و گفت‌وگوها و حوادث و صحنه‌های به‌دقت چینش‌یافته نمودار است، جهان زیستۀ او و مناسبات پدیدارشناختی من نویسنده یا ذهن شناسا و جهان به مثابۀ شیء پدیداری را آشکار کند؛ بدین منظور، ابتدا مبانی و نظریات گوناگون مطرح در این حوزه‌ ارائه شده است. سپس روش تحقیق، یعنی توصیف معناشناختی پدیده‌ها و رفتارها و عواطف بر مبنای روی‌آورد و محتوای هر یک از آنها شرح گردیده و در ادامه، عناصر هریک از فرایندها استخراج و جایگاه آنها در تقویم معنا تحلیل و دسته‌بندی شده است. بنابر یافته‌ها، فرایند معنایی به تدریج در تعامل بین سوژه و پدیده‌ها در مقام دیگرسوژه‌ها اتفاق می‌افتد و زبان نیز نقشی ویژه دارد. همچنین زیربنای اصلی عواطف منفی تردید و ابهام است، و فرآیند رهایی از این تردید در سفر و مواجهه با روی‌دادها و افراد دیگر رخ می‌دهد و رفته‌رفته بنیان‌شناختی و بار ارزشی منفی آنها دگرگون شده به سمت حالات طبیعی می‌رود. تحلیل بدین شیوه، نه‌تنها جایگاه داستان‌ها را در ادبیات مقاومت از لحاظ معنابخشی مشخص می‌کند؛ بلکه دست‌یابی به نتایجی دور از خطا و تا حد زیادی نزدیک به افق نویسنده را میسر می‌سازد.
    • Correction
    • Source
    • Cite
    • Save
    • Machine Reading By IdeaReader
    0
    References
    0
    Citations
    NaN
    KQI
    []