مطالعه انتقادی نسب کوروش بزرگ بر اساس منابع تاریخی
2019
در خصوص نسب و وابستگی خاندانی در دورهی نخست هخامنشی تحقیقات و فرضیات بسیاری مطرحشده است. در تاریخنگاری شرقی که گاه، بافتی افسانهای و اسطورهای به خود میگیرد، تشخیص اعقاب و اخلاف و وابستگی خاندانی قهرمان- شاهان که بهطور نسبی تا سطح الوهیت بالابرده میشدند، کار چندان راحتی به نظر نمیآید. سؤال این پژوهش بهاینترتیب است که در ابتدای این سلسله انتقال قدرت به شاخهای دیگر از خاندان هخامنشی تا چه میزان در صحت انتسابهای مطرحشده، مؤثر بوده است؟ فرض تحقیق بر این مسئله استوار است که با توجه به اینکه یکی از کهنترین نمونههای انتساب پایهگذار یک خانوادۀ پادشاهی جدید، به دودمان فرمانروایان قبل در تاریخ ایران مربوط به هخامنشیان است و در دورهی نخستین فرمانروایان این سلسله صحبت از انتقال قدرت به شاخهای دیگر از این خاندان مطرح است، مطالعات بسیاری در تاریخ صورت گرفته است که وجههی صوری و تقلیدی داشته و بیشتر با تأسی از روایات مورخان یونانی مانند هرودت ترتیب یافته است. حاصل این تحقیق نمایان میکند که با اندکی تحلیل و تفسیر تحولات و پدیدهای تاریخی بهخصوص با در نظر داشتن بافت شرقی و اساطیری آن، موضوع نسب و انتساب در دوره نخست هخامنشی به صور دیگر هم قابل تفسیر و تحلیل بوده است
- Correction
- Source
- Cite
- Save
- Machine Reading By IdeaReader
0
References
0
Citations
NaN
KQI