نقد اندیشه پیشرفت در ایران

2018 
فرایند توسعه در ایران و ضرورت پیشرفت با پرسش عباس‌میرزا پس از شکست از ارتش نظامی روسیۀ تزاری در دوران قاجار آغاز می‌شود. پس از مطرح شدن این پرسش، ایده‌ای شروع به زایش و شکل‌گیری می‌کند که به واسطۀ غلبه آن، تاریخ گذشتۀ ایران چیزی جز زوال و شکست نبوده است، ایران در مقایسه با غرب در عقب‌ماندگی به سر می‌برد و تنها از طریق گام برداشتن در فرایند توسعه و رسیدن به پیشرفت، گذشتۀ ناکام ایران فراموش خواهد شد و آیندۀ درخشانی شکل خواهد گرفت. پرسشی در اینجا مطرح می‌شود که آیا توسعه لزوما به پیشرفت ختم می‌شود و یا از طریق توسعه به‌ویژه توسعۀ حداکثری و با تمام توان می‌توان عقب‌ماندگی تاریخی را که محصول یک دورۀ بلندمدت است، با سرعت پشت سر گذاشت؟ هژمونیک شدن ایدۀ زوال پس از پرسش عباس‌میرزا، باعث نادیده گرفتن آن سوی دیگر چهرۀ ژانوسی توسعه شده است. نویسندۀ این مقاله کوشیده است به‌واسطۀ کاربست تفکر والتر بنیامین (1892-1940 م) به نقد مفهوم توسعه در ایران بپردازد و در فرجام به این موضوع اشاره کرده است که توسعه لزوما با توجه به تاریخ زیستۀ معاصر ایران، به پیشرفت ختم نشده است، بلکه ویرانی نیز جزء لاینفک امر توسعه و فرایند آن در تجربه ایرانی بوده است که اغلب در گفتمان رسمی ــ به‌ویژه گفتمان حاکم در نظام دانش ــ به آن اشاره نمی‌شود.
    • Correction
    • Source
    • Cite
    • Save
    • Machine Reading By IdeaReader
    0
    References
    0
    Citations
    NaN
    KQI
    []