بررسی استعاره مفهومی «جهان هستی، درخت است» در متون عرفانی

2020 
در جستار حاضر استعاره مفهومی «جهان هستی، درخت است» در سه متن عرفانی «انسان کامل» عزیزالدین نسفی، «مرصادالعباد» نجم‌الدین رازی و «معارف» بهاء ولد موردبررسی قرار خواهد گرفت. پرسش‌های پژوهش آن است که 1. نویسندگان این آثار کدام‌یک از دریافت‌ها و تجربه‌های عرفانی ـ انتزاعی خود را درباره عالم هستی با بهره‌گیری از قلمرو مبدأ درخت تبیین کرده‌اند؛ 2. از انطباق میان حوزه مبدأ و مقصد در استعاره مفهومی موردبحث چه جفت‌های متناظری شکل‌گرفته است. نگارندگان برای پاسخ گفتن به این پرسش‌ها ابتدا به شیوه استقرایی متن‌های موردبررسی را واکاوی و شواهد کاربرد استعاره مفهومی «جهان هستی به‌مثابه درخت» را استخراج کرده‌اند؛ سپس با استفاده از شیوه توصیفی ـ تحلیلی به بررسی داده‌های پژوهش پرداخته‌اند. دستاورد تحقیق بیان‌گر آن است که نویسندگان یادشده از این استعاره مفهومی به‌منظور بیان مفاهیمی چون مبدأ آفرینش، توحید ذاتی، انسان کامل، بلوغ و حریت، مبدأ ارواح، مبدأ عالم، وحدت وجود، مرگ و معاد استفاده کرده‌اند. بعضی از جفت‌های متناظری که در آثار موردبررسی، از نگاشت درخت و اجزاء و عناصر مربوط به آن بر پدیده‌های انتزاعی عالم هستی حاصل می‌شود عبارت است از: درخت/ جهان، آفرینش و هستی، زمین و آسمان (مجازا دنیا)، جسم انسان؛ میوه/ انسان، حضرت محمد (ص)، روح انسان؛ تخم/ عقل اول، روح محمدی، گوهر ذات الهی؛ رسیدن و پختن میوه/ رسیدن آدمی به کمال؛ جدا شدن میوه از درخت/ مفارقت روح از جسم.
    • Correction
    • Source
    • Cite
    • Save
    • Machine Reading By IdeaReader
    0
    References
    0
    Citations
    NaN
    KQI
    []