بررسی و تحلیل مفهوم رضایت از زندگی در مثنوی مولوی با استفاده از روانشناسی مثبتگرا
2020
در روانشناسی مثبتگرا، مفهوم کلی «رضایتمندی از زندگی» بازخورد شیوة ادراک و ارزیابی انسان از همة موقعیتهای زندگیاش است. این مفهوم در مثنوی معنوی بهشکلی فضیلتخواهانه و ثابت و کلی ارائه شده است و همة موقعیتهای زندگی انسان را فرامیگیرد. از نظر مولوی میتوان با وجود موقعیتهای نامطلوب در زندگی، رضایتمندی کامل را از زندگی به دست آورد؛ شیوة کسب آن نیز ارزیابی شناختی صحیح از دنیا، باور و پایبندی به جهانبینی الهی اسلام و عمل به راهکارهایی خاص است. نویسندگان این پژوهش با استناد به عرفان مولوی، مبانی رضایتمندی از زندگی را از مثنوی استخراج و با مبانی روانشناسی مثبتگرا پیوند میدهند. ارزشهای معنوی و الهی در سیروسلوک عرفانی مولوی، زمینهساز سلامت روان و رضایتمندی انسان از زندگی است. برپایة این پژوهش مشخص میشود که مولوی رضایتمندی را هیجانی ربانی میداند که با آموزش و ایجاد باورهای سازگارانه و عملکرد مبتنی بر ارزشهای الهی به دست میآید؛ سالک با کسب آن شایستة فنای صفاتی و اتصاف به صفات الهی میشود و سرانجام در زندگی چیزی بهجز ارادة خداوند طلب نمیکند. هدف در این پژوهش شناخت و تحلیل این مفهوم کلی و مؤلفههای مرتبط با آن در اندیشههای مولوی با استفاده از آموزههای روانشناسی مثبتگراست. نتایج این بررسی نشان میدهد رضایتمندی از زندگی یکی از مفاهیم متعالی تمدن و عرفان اسلامی است؛ همچنین یک مفهوم تعلیمی عمومی و ثابت در مثنوی معنوی است؛ این مفهوم با ترویج باورها و مهارتهای کنترل هیجانات منفی و افزایش هیجانات مثبت در قالب حکایات و مواعظ و تمثیلها و با تبیین مفاهیمی مانند رضایت به مقدرات و صبر و شکر و قناعت ارائه شده است. روش این پژوهش توصیفیتحلیلی و بر مبنای روش اسنادی و برپایۀ تحلیل محتوای مثنوی مولوی است.
- Correction
- Source
- Cite
- Save
- Machine Reading By IdeaReader
0
References
0
Citations
NaN
KQI