سلطه ابنیه بر طبیعت در ساختار باغ مقبره های هند

2014 
باغ یکی از شاخص‌ترین فضاهای منظرین است که نحوه ارتباط طبیعت و محیط مصنوع درآن می‌تواند تعریف‌کننده نظام فضایی و ساختاری منظر شود. بستر هند با توجه به ویژگی‌های خاص طبیعی- اقلیمی و کثرت کم‌نظیر آیینی- اعتقادی که در جامعه انسانی آن وجود دارد، تأثیرات قابل ملاحظه‌ای بر نظام و ساختار باغسازی ایرانی که در دوره اسلامی وارد این کشور شده، گذارده است. مطالعه و طبقه‌بندی بخشی از این تأثیرات که به بیان نحوه تعامل طبیعت و قسمت‌های مصنوع باغ‌مقبره‌های هندی با تأکید بر ابنیه آن می‌پردازد، هدف اصلی نگارش این مقاله بوده است. باغ ایرانی محلی است برای حضور غالب طبیعت و نمود این حضور در فضای باغ، ادراک حداکثری عناصر طبیعی منظر است. در صورتی که در باغسازی هندی، که مقتبس از سبک باغسازی ایرانی- اسلامی و متأثر از بستر هند است، هندسه حاکم بر ابنیه بر کل فضای باغ و محوطه طبیعی آن تسلط پیدا می‌کند و امتداد محوربندی و دید بصری ابنیه اصلی باغ را در تمام محوطه به خوبی می‌توان دریافت کرد؛ به بیان دیگر در باغ هندی به بنا و قسمت مصنوع بیش از طبیعت پرداخته شده است. افزایش قابل‌ملاحظه مساحت و حجم بنای مقبره نسبت به باغ پیرامونی در قیاس با نمونه‌های ایرانی، بالابردن ارتفاع بنا به صورت مصنوعی با ایجاد صفه مرتفع، تأکید بر المان‌های عمودی همچون قوس‌های بلند و مناره‌ها در معماری بنا و داشتن حصار کارشده و مزین به طاق‌نما از جمله دلایلی است که در اثبات فرضیه ارائه می‌شوند. باغسازی هندی برخلاف نمونه ایرانی آن، منتج از یک رویکرد انسان‌محور و ساخت‌گراست که سازندگان آن به دنبال نمایش مفهومی انسان‌ساخت از باغ در مقابل نگرش طبیعت‌گرایانه به آن هستند که چرایی این بحث و ریشه‌های آن در موضوع نوشتار حاضر نمی‌گنجد.
    • Correction
    • Source
    • Cite
    • Save
    • Machine Reading By IdeaReader
    0
    References
    0
    Citations
    NaN
    KQI
    []