عدم امکان فهم از دیدگاه میرزای قمی و گادامر (مطالعۀ تطبیقی)
2021
سمتوسوی مطالعات تفسیری و زبانشناختی در عصر حاضر و بهخصوص پس از چرخش زبانشناختی، با سنت گذشتۀ زبانشناسی در دانشهای همگن همچون اصول فقه و هرمنوتیک کلاسیک، تفاوتهایی پیدا کرده است. در این مقاله با نگاه تطبیقی، مسئلۀ «عدم امکان معرفت» به متون مقدس در دانش هرمنوتیک فلسفی (از زاویۀ دید گادامر) و علم اصول (از زاویۀ دید میرزای قمی) با تأکید بر مسئلۀ انسداد باب علم و معرفت بررسی شده است. در علم اصول با زوایۀ دید پیشگفته، با تأکید بر «قطع به خطابات قرآن برای صورت حضور در زمان نزول»، «عدم شباهت قرآن به نوشتارهای بشری»، «عدم تکلیف به مالایطاق»، «دور و قوس ظنون» و «تعین معنای مراد، نه تعین ظواهر کتاب» امکان علم و معرفت به قرآن را مورد شبهه قرار دادهاند؛ از سوی دیگر در دانش هرمنوتیک فلسفی با ارائۀ دلایلی همچون «دخالت پیشفرضها»، «فاصلۀ زمانی دازاین»، «فهم مؤلف متن»، «بازسازی گذشته و تجربۀ هرمنوتیکی»، «دور هرمنوتیکی و امتزاج افقها»، «اصل اطلاق» و «جدانبودن فهم از زبان» به گونۀ دیگری امکان معرفت را رد کردهاند. این مقاله کوشیده است در نگاهی سیستمی و نظامشناسانه، مبانی و علل این انکار را در سه حیطۀ «معناشناختی»، «عقلیفلسفی (هستیشناختی، معرفتشناختی، روششناختی)» و «تاریخی و زمینهشناختی» داوری و ارزیابی کند.
- Correction
- Source
- Cite
- Save
- Machine Reading By IdeaReader
0
References
0
Citations
NaN
KQI