نقد و بررسی طرحوارههای تصوری قرآن در نهجالبلاغه
2016
در پژوهشهای زبانشناسانشناختی معاصر، استعاره مجموعهای از فرآیندهای ذهنی-زبانی است که ناشی از نگرش مفهومی و ذهنی در برخورد با اشیاء و محیط پیرامون است. در قرآن بسیاری از مفاهیم انتزاعی در قالب مجموعهای از مفاهیم عینی بر پایۀ طرحوارههای تصوری نمود یافتهاست. چنین عملکردی در ساختار استعاری آیات، امکان درک پدیدههای انتزاعی آموزههای قرآنی را از طریق انطباق استعاری پدیدههای فیزیکی که ماهیتی قابل ادراک دارند فراهم میسازد. از آنجا که کلام امام علی(ع) در نهجالبلاغه در راستای آموزههای معرفتی و نیز اعجاز بیانی منحصر بهفرد قرآن است؛ از اینرو اغلب استعارههای بهکار رفته در کلام ایشان با الهام از قرآن و به منظور تفهیم پدیدههای انتزاعی در قالب تصاویر حسی است که حضرت(ع) با الگوگیری از ساختهای استعاری آیات از طریق انطباق استعاری پدیدههای قابل ادراک از یک حوزۀ مفهومی برای شناخت حوزۀ مفهومی دیگر بهرهمیبردند؛ بهگونهای که شیوۀ بیان ایشان در طرح مفاهیم، تداعیکنندۀ سبک بیانی قرآن است. بر این اساس در پژوهش حاضر، آن دسته از ساختارهای استعاری نهجالبلاغه که منطبق با الگوهای استعاری مطرح از سوی زبانشناسشناختی، مارک جانسون است در قالب سه طرحوارۀ «حرکتی»، «حجمی» و «قدرتی» ارزیابی میگردد. در این راستا با توجه به موضوع موردنظر، به آن دسته از طرحوارههای تصوری در نهجالبلاغه پرداخته میشود که ماهیت آنها برگرفته از استعارههای مفهومی قرآنکریم است. در این میان، کارکرد استعارههای قرآنی در قالب طرحواره حرکتی از بسامد بالاتری نسبت به سایر طرحوارهها در نهجالبلاغه برخوردار است.
- Correction
- Source
- Cite
- Save
- Machine Reading By IdeaReader
0
References
0
Citations
NaN
KQI