تبیین سازوکارهای موثر بر ابژه شدن فضا در شیراز

2019 
در این پژوهش فضا بسان ظرفی خنثی و فاقد تأثیر درک نمی­شود، بلکه فضا به­سان محتوایی آگاهی­بخش به انسان­ها فهم شده است. به­عبارتی دیگر زمان در چارچوب فضا متصلب و هر نوع درکی از فضای اجتماعی، مستلزم فهمی تاریخی و آگاهی از اراده انسان است. هدف پژوهش رمزگشایی سازوکارهای مؤثر بر تولید فرم­ شهری «طبقاتی و بی­قواره»، کارکرد «مصرف­گرای سوژه­ساز» و گسست ساختاری «تعاملات اجتماعی» در شیراز است. جریان­هایی که درک آن‌ها به‌آسانی حاصل نمی­شود و نیاز به موشکافی دقیق و تفکر انضمامی دارد. تجربه فضا جدا از متن نیست، بلکه حاکی از قلمروی نظری و درواقع ارتباط «کیفیت ایده­آلیسم» با«کیفیت زندگی» دارد. هر نوع تعریف مطلق، انتزاعی، ریاضی، اجتماعی و ... فضا، به­تبع روش­شناسی­ خاص خود را دارد. با توجه به تولید اجتماعی فضا، نوع پژوهش کیفی و مبتنی بر دیالکتیک سه گانه؛ فضای محسوس (کنش­ها و اقتصاد مسلط بر شیراز)، فضای معقول (ساختارها و قوانین حاکم بر شهر) و فضای زیسته (درک اراده مردم) است. درواقع سلطه تکنوکرات­های به­جای جامعه­مدنی، کاهش تعاملات اجتماعی و تفکر، فقدان ساختار مالیاتی، رانتی شدن کدگذاری طرح تفصیلی، ناتوانی مالی عمده شهروندان در استفاده از خدمات با توزیع عادلانه، فقر، شکاف­های طبقاتی و... از ویژگی­های شیراز امروز است. نتایج پژوهش حاکی از فقدان برنامه­ریزی در شیراز و تقلیل آن به نقشه طرح تفصیلی است، نقشه­ای که تحقق آن با توزیع گسترده و تثبیت تله­های فضایی فقر در شیراز همراه بوده است. به­طوری­که از 477916 خانوار شهر شیراز تا سال 1395، بیش از 45% در خانه­های اجاره­ای سکونت داشته­اند. خانوارهایی که با افزایش حدود 100% قیمت مسکن در پی تورم سال 1397، به شدت متضرر و امیدهای آن­های برای خانه­دار شدن بر باد رفت.
    • Correction
    • Source
    • Cite
    • Save
    • Machine Reading By IdeaReader
    0
    References
    0
    Citations
    NaN
    KQI
    []