نقد پساساختارگرایانهی داستان پسامدرنیستی «همنوایی شبانهی ارکستر چوبها»
2020
پسامدرن از بطن مدرنیسم و در واکنش به آن یا به عنوان جانشین آن پدیدآمد. رماننویس پسامدرن درپی متبادرکردن این حس به ذهن خواننده است که همهی مبانی مستحکم زندگی در دنیای معاصر فروپاشیده است. پساساختارگرایی، زمینهی شکلگیری و ظهور پسامدرنیسم را فراهمکرد؛ نقادی جریان پسامدنیسم برآمده از کوششهای پساساختارگرایانی است که مهمترین و راهگشاترین تکنیک-ها را برای این جریان فراهمکردهاند. مکتب پسامدرن متأثر از عدم انسجام و قطعیت در پساساختارگرایی، برداشتهای سنتی از زبان، هویت، نوشتار و مانند آن را فروپاشانده است. این جستار بر آن است به روش توصیفی-تحلیلی مهمترین مؤلفههای رویکرد پساساختارگرایی را در رمان پسا-مدرنیستی «همنوایی شبانهی ارکستر چوبها» نوشتهی رضا قاسمی بررسیکند تا جنبههای تطابق این رمان با رویکرد پساساختارگرایی روشن شود. با توجه به دستاورد پژوهش مهمترین عناصر رویکرد پساساختارگرایی یعنی؛ مسألهی زبان، میزان اختیارات نویسنده، هویت، تعینپذیری متون در رمان «همنوایی شبانه ارکستر چوبها» به چالش کشیده شده است.مکتب پسامدرن متأثر از عدم انسجام و قطعیت در پساساختارگرایی، برداشتهای سنتی از زبان، هویت، نوشتار و مانند آن را فروپاشانده است
- Correction
- Source
- Cite
- Save
- Machine Reading By IdeaReader
0
References
0
Citations
NaN
KQI