دلالتهای نظریه کنشگر شبکه در سیاستگذاری فرهنگی: تعامل تکنولوژی و انسان در سیاستگذاری

2018 
نظریه‌های فرهنگی نقش به‌سزایی در فرآیند سیاست‌گذاری فرهنگی دارند. از جمله نظریه‌های متأخر که خاستگاه فرانسوی دارد، نظریه کنشگر- شبکه برونو لاتور است. این نظریه با رد دوگانه عاملیت- ساختار، شبکه‌ای از کنشگران ناهمجنس را مطرح می‌کند و به عاملیت انسان، طبیعت و تکنولوژی در کنار هم معتقد است. ساختار مقاله از دو بخش اصلی تشکیل شده است. ابتدا به‎مرور اجمالی مفاهیم و اصول مهم نظریه می‌پردازد و در قسمت دوم با استفاده از روش «دلالت‌پژوهی» و رویکرد برایشی، با مراجعه به آثار مکتوب پیرامون این نظریه، دلالت‌هایی که این نظریه در سیاست‌گذاری دارد، استخراج شده است. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد، این نظریه با رد ذات‌گرایی و ابزارگرایی نسبت به تکنولوژی، از عاملیت تکنولوژی «به‌همراه» انسان دفاع می‌کند و معتقد است اتوریته در دست هیچ‌کدام (انسان و تکنولوژی) نیست. ناگهان ظهوری و غیرخطی بودن نظام خط‌مشی، توجه به سیاست‌های متکثر به جای تمرکز بر سیاست واحد، جایگزینی شبکه کنشگران ناهمجنس به جای کنشگر انسانی و ارزیابی مستمر سیاست‌ها به دلیل ترجمه و پیوند دائمی شبکه‌ها به یکدیگر از دلالت‌های دیگر این نظریه در سیاست‌گذاری است.
    • Correction
    • Source
    • Cite
    • Save
    • Machine Reading By IdeaReader
    0
    References
    0
    Citations
    NaN
    KQI
    []