بررسی مقایسه ایِ مبناگرایی در معرفت شناسی بونجور و ملاصدرا
2021
در معرفتشناسی معاصر، هر گاه باور انسان صادق باشد و انسان در صدق باور خویش موجه باشد، معرفت شکل میگیرد. نقش توجیه از این جهت مهم است که دلایل یا شواهد لازم بر صدق باور را عرضه میدارد و آن را از حالت ادعای محض بیرون میآورد. مبناگرایی - یعنی بازگرداندن گزارههای نظری یا غیر پایه به گزارههای بدیهی یا پایه در فرایند توجیه معرفت- مهمترین و پرسابقهترین نظریه در مبحث توجیه است. معرفتشناس برجستة معاصر بونجور و فیلسوف شهیر اسلامی ملاصدرا هر دو در مبحث توجیه قایل به مبناگرایی هستند و از این جهت زمینة مساعد برای مقایسه و تعیین نقاط اشتراک و اختلاف آنان وجود دارد. چنین مقایسهای به فهم رویکرد مبناگرایانة هر دو متفکر مدد میرساند؛ چه بسیاری از دیدگاهها را میتوان در مقام مقایسه با هم، به نحوی شایستهتر و دقیقتر درک کرد. نتیجه اینکه مهمترین وجه اشتراک دو فیلسوف، تقسیم دوگانة آگاهی به غیر مفهومی و مفهومی (نزد بونجور) یا تقسیم دوگانة علم به حضوری و حصولی (نزد ملاصدرا) و نمایاندن مواجهه مستقیم میان این دو، به منظور تدارک توجیه مناسبی برای قسم دوم است. نیز مهمترین اختلاف میان آن دو، استقلال معرفتشناسی از وجودشناسی و دفاع از مبناگرایی معتدل نزد بونجور و ارتباط معرفتشناسی با وجودشناسی و دفاع از مبناگرایی حداکثری نزد ملاصدراست.
- Correction
- Source
- Cite
- Save
- Machine Reading By IdeaReader
0
References
0
Citations
NaN
KQI