تحلیل افتراق توسعه اقتصادی قدرتهای نوظهور اقتصادی(بریکس)، با نظریه روستو

2021 
در سال‌های اخیر، جامعۀ بین المللی شاهد قدرت‌یابی قدرت‌های نوظهور اقتصادی (بریکس) در جهان است. روستو کوشیده است تا ترتیب زنجیره‌ای مراحل تاریخ اقتصادی به دست دهد. در نظریه توسعه اقتصادی روستو هر کشوری که این مراحل را با موفقیت گذرانده باشد به توسعه دست یافته است و برعکس کشورهای عقب مانده نیز ناچار هستند تا با گذر از این مراحل خود را به مرحله توسعه برسانند. مسئله اساسی مقاله این است که راهبرد توسعه قدرت‌های نوظهور اقتصادی (بریکس) تا چه میزان منطبق بر رویکرد و مراحل رشد اقتصادی نظریه روستو استوار است؟ فرضیه اصلی پژوهش در پاسخ به این سوال است که راهبرد توسعه قدرت‌های نوظهور اقتصادی (بریکس) در ارتباط با مسائلی نظیر استفاده از فرصت‌های اقتصادی _ سیاسی خارجی و افزایش مبادلات تجاری در انطباق با نظریه رشد اقتصادی غرب‌گرایانه خطی روستو قرار نداشته لیکن در حوزه بهره‌برداری از منابع داخلی، همسویی شاخص‌های اقتصادی و انسانی به کاهش وابستگی و نفوذ اقتصادی _ سیاسی در امور جهانی در قالب فرایند توسعه اقتصادی انسانی در تباین نسبی با اصول حاکم بر نظریه روستو استوار می‌باشد. این پژوهش با شیوه کتابخانه ای و روش تحلیلی_توصیفی مورد تحلیل و بررسی قرار می‌دهد.
    • Correction
    • Source
    • Cite
    • Save
    • Machine Reading By IdeaReader
    0
    References
    0
    Citations
    NaN
    KQI
    []