تحلیل اثرات مشارکت شهروندی بر مدیریت یکپارچه شهری با رویکرد حکمروایی خوب (مطالعه موردی: شهر یاسوج)

با توجه به اهمیت موضوع مدیریت یکپارچه شهری و همچنین مشارکت شهورندی درامور شهری، هدف از پژوهش حاضر، تحلیل اثرات مشارکت شهروندی بر مدیریت شهریشهر یاسوج می باشد. روش تحقیق در این بررسی از نوع توصیفی تحلیلی بوده که آمار واطلاعات آن از طریق روش های پیمایشی به دست آمده است. جامعه آماری این پژوهش رامدیران و کارکنان حوزه مدیریت شهری و شهروندان شهر یاسوج تشکیل می دهند که بااستفاده از فرمول کوکران، برای شهروندان نمونه ای به حجم 383 نفر و برای مدیران 20 نفربا روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب گردیده است. برای تحلیل داده ها از آماراستنباطی شامل (آزمون تی تک نمونه ای، تحلیل خوشه ای، جدول توافقی، آزمون همگونیT کای دو، ضریب همبستگی پیرسون) استفاده گردیده است. نتایج تحقیق حاکی از آزمونتک نمونه ای برای جامعه آماری شهروندان و مدیران نشان می دهد که از نظر جامعه هایآماری مورد مطالعه میزان مشارکت و رعایت اصول و استانداردهای حکمروایی در سطحخوب برآورد گردیده است. همچنین نتایج آزمون کای دو و پیرسون نشان می دهد که مابیندو متغیر مشارکت و حکمروایی خوب در شهر یاسوج در سطح 99 درصد رابطه مستقیم ومعناداری پابرجاست به نحوی که نتایج نشان می دهد از 22 مولفه مورد بررسی؛شهروندان 2 مولفه را در سطح ضعیف؛ 9 مولفه را در سطح متوسط و 11 مولفه را در سطحقوی برآورد نموده اند. نتایج حاصل از سنجش روابط آماری مابین مشارکت شهروندی و سطححکمروایی در شهر یاسوج نشان می دهد که از نظر جامعه شهروندان بر اساس آزمونهمگونی کای دو در سطح 99 درصد رابطه معناداری مابین این دو متغیر پابرجاست